Under construction

ペルシア語

第12課 | 第13課 | 第14課|


(۱۳) آموزِشِ زَبانِ فارسی

第13課 命令形 (فِعل اَمر)

動詞の現在語根に接頭辞(be)をつければ命令形になります。

ホ霽賺鮻 (khandān:読む)の現在語根  خوان( khān) に بِ(be) をつければ、بِخوان (bekhān:読みなさい)となります。

動詞の現在語根に接頭辞 نَ(na)をつければ否定になります。

نَخوان (nakhān:読むな)

命令をされる方が複数だったら、人称語尾(īd)をつけます。

تُو و فَریبا بِرَوید.「君とファリーバーは、行きなさい。」

命令をされる方が単数であっても、丁寧法で(īd)をつけます。 بِفَرمائید، بِنِشینید. 「どうぞ、お座り下さい。」

注意 1.be が bo に発音されることもある。 رَفتَن (raftan:行く)は بُرُو boro になる。 خُوردَن(khordan:食べる)は بُخُور - بِخُور どちらでも正しいです。 کَردَن(kardan :する)は  بُکُن - بِکُن どちらでも正しいです。

2.語根が(ā)で始まる場合には(be)の次に(y)を入れて آمَدَن (āmadan:来る)は بیا biya になる。

3.بِشو (be-shou:なりなさい)、بِکُن(be-kon:しなさい)は be をおとし、 شو shou、 کُن kon だけになることもあります。

4.複合動詞の場合は命令の be と na は動詞につけます。 حَرف زَدَن (名詞のぶん)حَرف +زَدَن(動詞のぶん)

حَرف بِزَن

5.前置詞 دَر ، بَر، باز と結合する複合動詞の場合はbe をつけない。

بِرگَشتَن(bar gashtan:帰るか)は گَرد に be をつけないで、 بَرگَردbar gard となります。

6.بودَن(būdan:いる)の現在語根は ネヌヤ bāsh です。

bāsh には be はつかない。

لُطفَاً کَمی مُنتَظر باشید. 「どうぞ、ちょっと待ってください。」

7.داشتَن( dāshtan:持っている)の命令形は  داشته باشdāshte bāsh です。

روزِ اِمتِحان حَتماَ خُودکار سیاه داشتِه باشید. 「試験の日は必ず黒ボールペンを持ちなさい。」

しかし داشتِن になる複合動詞の場合は例外の場合もあります。 例えば:نِگَه داشتَن (negah dāshtan:手に持つ、保護する、保持する、止める、見張る、支える、引き留める)

این را نِگَه دار. 「これを持ちなさい。」

لطفاً اینجا ماشین را نِگَه دارید. 「どうもここに止めてください。」

پولهایَت را نِگه دار. 「お金をたくわえよ。」

نِمونِهٔ‮ ‬جملِه 編集

‬سؤالِ‮ ‬یک را بخوان‮.

‬ 第1問を読め。

‬بفرمائید بنشینید‮.

‬ どうぞ、お座り下さい。

‬لطفاً‮ ‬چند دقیقه اینجا منتظرباشید‮.

‬ どうぞ、ここで何分か(少し)待ってて下さい。

امروز هوا خیلی سرد بود با این حال ما این هفته هم به کوه رفتیم‮.

‬今日とても寒かったにもかかわらず、私たちは今週も山に行きました。

تمرین ‮ ‬۱ 編集

مصدر فعل بُن مضارع امر امر
۱ ‬آمَدَن آ بیا بیایید
۲ ‬بَرگَشتَن بَر‮ ‬‭+‬‮ ‬گَرد بَرگَرد بَرگَردید
۳ ‬بودَن باش باش باشید
۴ ‬خَریدَن‮ ‬ خَر بِخَر بِخَرید
۵ ‬خوابیدَن خواب بِخواب بِخوابید
۶ ‬خواستَن‮ ‬ خواه بِخواه بِخواهید
۷ ‬خواندَن خوان بِخوان بِخوانید
۸ ‬خوردَن خُور بِخُور بِخُورید
۹ ‬دادَن دِه‮ / ‬دَه بِدِه بِدَهید
۱۰ ‬دَویدَن دَو / ‬دُو بُدُو بِدَوید / بُدُوید
۱۱ ‬دیدَن بین بِبین بِبینید
۱۲ ‬رِساندَن رِسان بِرِسان بِرِسانید
۱۳ ‬رَفتَن رَو / رُو بُرُو بِرَوید
۱۴ ‬زدَن زن بِزَن‮ ‬ بِزَنید
۱۵ ‬ساختَن ساز بِساز بِسازید
۱۶ ‬شُدَن شو / شُو بِشو / بِشُو ‮ بِشَوید‮ ‬‮
۱۷ ‬شُستَن شو بِشو بِشویید
۱۸ ‬فَرمودَن فَرما بِفَرما بِفَرمائید
۱۹ ‬کَردَن ‮ ‬ کُن بِکُن‮ ‬‭/‬‮ ‬کُن بِکُنید‭/‬‮ ‬کُنید
۲۰ ‬گِرِفتَن گیر بِگیر بِگیرید
۲۱ ‬گُفتَن گو بِگو بِگویید
۲۲ ‬نِشَستَن‮ ‬ نِشین بِنِشین بِنِشینید
۲۳ ‬نِوِشتَن نِویس بِنِویس بِنِویسید

امر

مصدر فعل بُن مضارع نهی نهی
۱ ‬آمَدَن آ نَیا نَیایید
۲ ‬بَرگَشتَن بَر‮ ‬‭+‬‮ ‬گَرد بَرنَگَرد بَرنَگَردید
۳ ‬بودَن باش نَباش نَباشید
۴ ‬خَریدَن‮ ‬ خَر نَخَر نَخَرید
۵ ‬خوابیدَن خواب نَخواب نَخوابید
۶ ‬خواستَن‮ ‬ خواه نَخواه نَخواهید
۷ ‬خواندَن خوان نَخوان نَخوانید
۸ ‬خوردَن خُور نَخُور نَخُورید
۹ ‬دادَن دِه/ ‬دَه نَدِه نَدَهید
۱۰ ‬دَویدَن دَو‮ ‮ / ‬دُو نَدُو نَدَوید‮ \ نَدُوید
۱۱ ‬دیدَن بین نَبین نَبینید
۱۲ ‬رِساندَن رِسان نَرِسان نَرِسانید
۱۳ ‬رَفتَن رَو / رُو نَرُو نَرَوید
۱۴ ‬زدَن زن نَزَن‮ ‬ نَزَنید
۱۵ ‬ساختَن ساز نَساز نَسازید
۱۶ ‬شُدَن شو / شُو نَشو / نَشُو ‮ نَشَوید‮ ‬‮
۱۷ ‬شُستَن شو نَشو نَشویید
۱۸ ‬فَرمودَن فَرما نَفَرما نَفَرمائید
۱۹ ‬کَردَن ‮ ‬ کُن نَکُن نَکُنید
۲۰ ‬گِرِفتَن گیر نَگیر نَگیرید
۲۱ ‬گُفتَن گو نَگو نَگویید
۲۲ ‬نِشَستَن‮ ‬ نِشین نَشین نَشینید
۲۳ ‬نِوِشتَن نِویس نَنِویس نَنِویسید

شکلِ‮ ‬مناسبِ‮ ‬فعل را داخلِ‮ ‬پرانتز بنویسید‮.

مثال‮:‬‭ ‬لطفاً‮ ‬این لباس را برایِ‮ ‬من‮ (‬بشو‮). ‬ ‮< ‬شستن‮- ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬شو‮ >

الان می‌شویم‮. ‬

‮۱. ‬حالت خوب نیست‮. ‬زودتر به دکتر‮ (———————————). ‬ ‮< ‬رفتن‮ - ‬بُ‮ ‬‭+‬رُو‮ >

‮- ‬باشد‮. ‬حتماً‮ ‬امروز بعد از کلاس‮ (———————————).

‮۲. ‬عزیزم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬قاشق و چنگال به من‮ (———————————). ‬ ‮< ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >

‮- ‬الان‮ (———————————).

‮۳. ‬دارویت را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خوردن‮ - ‬بِ‮ \ ‬بُ‮ ‬‭+‬‮ ‬خُور‮ >

‮- ‬بعد از‮ ‬غذا‮ (———————————).

۴. ‬خسته شدی‮. ‬برو و‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خوابیدن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬خواب‮ >

‮- ‬الان زود است‮. ‬ساعتِ‮ ‬ده‮ (———————————).

‮۵. ‬لطفاً‮ ‬زیرِ‮ ‬این صفحه را‮ (———————————).< ‬امضاء کردن‮ - ‬امضاء‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >

‮- ‬باشد‮. ‬اوّل می‌خوانم بعد‮ (———————————).

‮۶. ‬لطفاً‮ ‬این را هم برایِ‮ ‬من‮ (———————————). ‬ ‮< ‬نوشتن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬نِویس‮ >

- ‬امروز دیگر خسته شدم‮. ‬بقیه را فردا‮ (———————————).

‮۷. ‬لطفاً‮ ‬بخاطرِ‮ ‬من این کار را‮ (———————————). < ‬کردن‮ - ‬بِ‮ \ ‬بُ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >

- ‬باشد‮. ‬بخاطرِ‮ ‬تو این کار را‮ (———————————).

۸. ‮ ‬امروز من کار دارم‮. ‬بچّه را تو‮ (———————————). < ‬نگه داشتن‮ - ‬نگه‮ ‬‭+‬‮ ‬دار‮ >

‮- ‬باشد‮. ‬من بچّه را امروز‮ (———————————).

تمرین‮ ۲ 編集

مثال‮:‬‭ ‬مهتاب جان، ‮ ‬بی زحمت یک لیوان آب به من‮ (‬بده‮). < ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >

بی زحمت آن نمک را به من‮ (‬بدهید‮). ‬ ‮< ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >

‮۱. ‬نشانیِ‮ ‬من را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬نوشتن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬نِویس‮ >

شمارهٔ‮ ‬تلفنِ‮ ‬من را‮ (———————————).

‮۲. ‬گاهی پیشِ‮ ‬ما‮ (———————————).< ‬آمدن‮ - ‬بی‮ ‬‭+‬‮ ‬آ‮ >

لطفاً‮ ‬با من‮ (———————————).

‮۳. ‬دیر شد‮. ‬زودتر‮ (———————————). ‬ ‮< ‬حاضرشدن‮ -‬حاضر‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬شو‮ >‮

تا ساعتِ‮ ‬سه‮ (———————————).

‮۴. ‬لطفاً‮ ‬من را تا فرودگاه‮ (———————————).< ‬رساندن‮ - ‬بِ‮ + ‬رسان‮ >‮

لطفاً‮ ‬من را تا بیمارستان‮ (———————————).

‮۵. ‬عزیزم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬برو و برایِ‮ ‬مهمانیِ‮ ‬امشب میوه‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خریدن‮ - ‬بِ‮ + ‬خَر‮ >‮

مهتاب خانم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬بروید و برایِ‮ ‬من دارو‮ (———————————).

‮۶. ‬زیرِ‮ ‬میز را‮ (———————————). ‬ ‮ ‬ ‮< ‬دیدن‮ - ‬بِ‮ + ‬بین‮ >

این امضاء را‮ (———————————).

‮۷. ‬این قاشق را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬گرفتن‮ - ‬بِ‮ + ‬گیر‮ >

لطفاً‮ ‬تا فردا بلیتتان را از شرکت‮ (———————————).

‮۸. ‬با کلمهٔ‮ ‬خودکار یک جمله‮ (———————————). ‬ ‮< ‬ساختن‮ - ‬بِ‮ + ‬ساز‮ >

‮با کلمه هایِ‮ ‬آب و نان دو جمله‮ (———————————).

‮۹. ‬جملهٔ‮ ‬زیر را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬معنی کردن‮ - ‬معنی‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >‮

لطفاً‮ ‬این را برایِ‮ ‬من‮ (———————————).

۱۰. ‬سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬دو آنجا‮ (———————————). ‬ ‮< ‬بودن‮ - ‬باش‮ >

سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬چهار همه در مدرسه‮ (———————————).

۱۱. ‬بعد از من‮ (———————————). < ‬تکرار کردن‮ - ‬تکرار‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >

لطفاً‮ ‬حرفتان را‮ (———————————).

تمرین‮ ‬۳ 編集

مثال‮: ‬این میوه تمیز نیست‮. (‬نخور‮). ‬مریض می‌شوی‮. ‬ ‮< ‬خوردن‮ >

من حاضر شدم‮. ‬شما هم‮ (‬حاضر بشوید‮). ‬ ‮< ‬حاضرشدن‮ >

‮۱. ‬زبانِ‮ ‬انگلیسیِ‮ ‬من خوب نیست‮. ‬لطفاً‮ ‬با من به زبانِ‮ ‬فارسی‮ ‬ ‮(———————————). ‬ ‮< ‬حرف زدن‮ >

‮۲. ‬به کوه‮ (———————————) ‬چون امروز هوا خیلی سرد است‮. ‬ ‮< ‬رفتن‮ >

‮۳. ‬تو هم پیشِ‮ ‬ما‮ (———————————). ‬هتلِ‮ ‬ما ازاین هتل خیلی تمیزتر است‮. ‬ ‮< ‬آمدن‮ >

‮۴. ‬معنیِ‮ ‬این کلمه‌ها را خوب‮ (———————————). ‬ ‮< ‬یاد گرفتن‮ >

‮۵ ‬این کتاب را‮ (———————————). ‬زیاد جالب نیست‮. ‬ ‮< ‬خواندن‮ >

‮۶. ‬آن قاشقها را‮ (———————————) ‬چون خیلی گران است‮. ‬ ‮< ‬خریدن‮ >

‮۷. ‬رویِ‮ ‬آن صندلی‮ (———————————). ‬آن صندلی خراب است‮. ‬ ‮< ‬نشستن‮ >

‮۸. ‬پدرت را به پزشک‮ (———————————). ‬حالش خوب نیست‮. ‬ ‮< ‬رساندن‮ >

‮۹. ‬هیچوقت بچّه را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬زدن‮ >

تمرین‮ ‬۴ 編集

مثال‮: ‬من امروز وقت ندارم‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من مادر را به دکتر‮ (‬می‌رسانی‮)‬؟ ‮< ‬رِساندَن‮ - ‬رِسان‮>

۱‮. ‬من خسته‌ام‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من این را‮ (———————————)‬؟ ‮< ‬نِوشتَن‮ - ‬نِویس‮ >

‮۲. ‬من امروز درس دارم‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من لباسها را‮ (———————————)‬؟ ‮< ‬شُستَن‮ - ‬شو‮ >

‮۳. ‬ماشینِ‮ ‬من خراب است‮. ‬تو با ماشینت من را به فرودگاه‮ (———————————)‬؟ ‮< ‬رِساندَن‮ - ‬رِسان‮ >

‮۴. ‬من الان خیلی خسته‌ام‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من‮ ‬غذا‮ (———————————)‬؟ ‮< ‬دُرُست کردَن‮ -‬دُرُست کُن‮ >

‮۵. ‬انگلیسیِ‮ ‬من خوب نیست‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من از خانمِ‮ هَریس‬ ‮(———————————)‬؟ ‮< ‬تَشَکّر کردَن‮ - ‬تَشَکّر کُن‮ >

تمرین‮ ‬۵ 編集

مثال‮: ‬امروز حالم خوب نبود با این وجود به اداره‮ (‬رفتم‮). ‬ ‮< ‬رفتن‮ >

‮۱. ‬من فرش فروش هستم با این حال در خانه‌ام هیچ فرش‮ (———————————). ‬ ‮< ‬داشتن‮ >

‮۲. ‬چند بار دارو خوردم با این حال الان هنوز پایم‮ (———————————). ‬ ‮< ‬درد کردن‮ >

‮۳. ‬او ماهی یکبار به کلاسِ‮ ‬فارسی می‌رود با این وجود خیلی خوب فارسی‮ ‬(———————————). ‬ ‮< ‬حرف زدن‮ >

‮۴. ‬من بخاطرِ‮ ‬او هیچ کاری نمی‌کنم با این حال همیشه از من‮ ‬ ‮(———————————). ‬ ‮< ‬تَشَکّر کردَن‮ >

‮۵. ‬دیشب ساعتِ‮ ‬یازدهِ‮ ‬شب به آن بازار رفتیم با این وجود مغازه‌ها همه‮ ‬(———————————). ‬ ‮< ‬باز بودن‮ >

تمرین‮ ۶‬ 編集

مثال‮: ‬مادر، ‬بی زحمت یک لیوان آب به من‮ (‬بده‮). ‬ ‮< ‬دادن‮ >

‮۱. ‬عزیزم، ‬حتماً‮ ‬دارویت را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خوردن‮ >

‮۲. ‬لطفاً‮ ‬همه حتماً‮ ‬سرِ‮ ‬ساعت آنجا‮ (———————————). ‬ ‮< ‬بودن‮ >

‮۳. ‬فریبا جان، ‬خسته شدی‮. ‬زودتر برو و‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خوابیدن‮ >

‮۴. ‬بیا، ‬پیشِ‮ ‬من‮ (———————————). ‬ ‮< ‬نشستن‮ >

‮۵. ‬مهتاب جان، ‬حتماً‮ ‬تا ساعتِ‮ ‬یک به بیمارستان‮ (———————————). ‬ ‮< ‬رفتن‮ >

‮۶. لیلا جان، ‮ ‬شب تا ساعتِ‮ ‬نه به خانه‮ (———————————). ‬ ‮< ‬برگشتن‮ >

‮۷. ‬عزیزم‬، ‬لطفاً‮ ‬این لباسها را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬شستن‮ >

‮۸. ‬آقایِ‮ ‬تهرانی، ‬بقیهٔ‮ ‬درس را شما‮ (———————————). ‬ ‮< ‬خواندن‮ >

‮۹. ‬این عکسِ‮ ‬خوبی است‮. ‬این عکس را‮ (———————————). ‬ ‮< ‬نگه داشتن‮ >

تمرین‮ ۷‬ 編集

داخلِ‮ ‬پرانتز یک حرفِ‮ ‬اضافهٔ‮ ‬مناسب بنویسید‮.

‬به‮ ‬ - ‬از‮ ‬ - ‬با‮

مثال‮: ‬لطفاً‮ ‬آن قاشق را‮ (‬به‮) ‬من بده‮.

‮۱. ‬حتماً‮ (———————————) ‬من تلفن بکن‮.

‮۲. ‬بقیهٔ‮ ‬پولت را‮ (———————————) ‬راننده بگیر‮.

‮۳. ‬من راه را بلدم‮. (———————————) ‬من بیا‮.

‮۴. (———————————) ‬مادرم‮ (———————————) ‬دکتر برو‮.

‮۵. ‬برو و‮ (———————————) ‬مغازهٔ‮ شایان آقا میوه بخر‮.

‮۶. ‬زیرِ‮ ‬این صفحه را‮ (———————————) ‬خودکار امضاء کنید‮.

‮۷. ‬‬لطفاً‮ (———————————) ‬دیگران این حرف را نگو‮.

‮۸. ‬(———————————) ‬کلمهٔ‭ ‬بلیت یک جمله بساز‮.

‮۹ ‬لطفاً‮ (———————————) ‬من‮ (———————————) ‬زبانِ‮ ‬انگلیسی حرف بزنید‮.

گفتگو‮ 編集

معلّمِ فارسی ‮: ‬لطفاً‮ ‬توجّه کنید‮. ‬هفتهٔ‮ ‬دیگر امتحان است‮. ‬حتماً‮ ‬همه سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬نه در کلاس حاضر باشید‮. ‬لطفاً‮ ‬دیر نیایید‮. ‬امتحان از درسِ‮ ‬اوّل تا درسِ‮ چهاردهم است‮. ‬سؤالی ندارید؟

خانمِ‮ هَریس ‮: ‬ببخشید، ‮ ‬من خوب متوجّه نشدم‮. ‬درسِ‮ چهاردهم هم در امتحان‮ ‬هست؟

معلّمِ فارسی ‮: ‬بله هست‮. ‬امتحان از سرِ‮ ‬درسِ‮ ‬اوّل تا آخرِ‮ ‬درسِ‮ چهاردهم است‮. ‬

خانمِ‮ هَریس ‮: ‬چند تا سؤال در امتحان هست؟

معلّمِ فارسی ‮: ‬امتحان صد تا سؤال دارد‮. ‬معنیِ‮ ‬کلمه‌ها را خوب یاد بگیرید‮. ‬

خانمِ‮ هَریس ‮: ‬ببخشید، ‮ ‬لطفاً‮ ‬به یک سؤالِ‮ ‬دیگرِ‮ ‬من هم جواب بدهید‮. ‬

معلّمِ فارسی ‮: ‬بفرمائید‮. ‬

خانمِ‮ هَریس ‮: ‬من معنیِ‮ ‬کلمه‌ها را تقریباً‮ ‬بلد هستم با این حال معنیِ‮ ‬جمله را‮ ‬ خوب متوجّه نمی‌شوم‮. ‬چرا؟

معلّمِ فارسی ‮: ‬به معنیِ‮ ‬حرفِ‮ ‬اضافه بیشتر توجهّ‮ ‬کنید‮. ‬موفّق باشید.

پاسخ پرسش‌ها 編集

تمرین ۱ - سؤال ۱. (برو - می‌روم) ۲. (بده - می‌دهم) ۳. (بخور - می‌خورم) ۴. (بخواب - می‌خوابم) ۵. (امضاء بکن - امضاء می‌کنم) ۶. (بنویس - می‌نویسم) ۷. (بکن - می‌کنم) ۸. (نگه دار - نگه می‌دارم)

تمرین ۲ - سؤال ۱. (بنویس - بنویسید) ۲. (بیا - بیایید) ۳. (حاضر بشو - حاضر بشوید) ۴. (برسان - برسانید) ۵. (بخر - بخرید) ۶. (ببین - ببینید)۷. (بگیر - بگیرید) ۸. (بساز - بسازید) ۹. (معنی بکن - معنی بکنید) ۱۰. (باش - باشید) ۱۱. (تکرار کن - تکرار کنید)

تمرین ۳ - سؤال ۱. (حرف بزنید) ۲. (نرو) ۳. (بیا) ۴. (یاد بگیرید) ۵. (نخوان) ۶. (نخر) ۷. (ننشین) ۸. (برسان) ۹. (نزن) تمرین ۴ - سؤال ۱. (می‌نویسی) ۲. (می‌شویی) ۳. (می‌رسانی) ۴. (درست می‌کنی) ۵. (تشکّر می‌کنی)

تمرین ۵ - سؤال ۱. (ندارم) ۲. (درد می‌کند) ۳. (حرف می‌زند) ۴. (تشکّر می‌کند) ۵. (باز بودند)

تمرین ۶ - سؤال ۱. (بخور) ۲. (باشید) ۳. (بخواب) ۴. (بشین) ۵. (برو) ۶. (برگرد) ۷. (بشوی) ۸. (بخوانید)

تمرین ۷ - سؤال ۱. (به) ۲. (از) ۳. (با) ۴. (با - به) ۵. (از) ۶. (با) ۷. (به) ۸. (با) ۹. (با - به)

کلمه هایِ‮ ‬تازه 編集

  • اِمضا‬:emzā‮ ‬:サイン
  • اِمضا کَردَن‮(‬را‮)‬‮‬:emzā‭ ‬kardan‮ ‬:サインする、署名する
  • اِمتِحان:emtehān‮ ‬:試験
  • بااین حال ‬:bā ī‬n‮ ‬hāl‮ ‬:~にもかかわらず
  • بااین وُجود‮‬:bā ī‬n‮ ‬voj‮ū‬d‮ ‬:~にもかかわらず
  • باشِه/باشَد‬:bāshad‮ ‬:了解(口語)、いいよ
  • بِجایِ ‬:be-jā‭-‬ye‮ ‬:代わりに
  • بِخاطِرِ‬:be kāter-e‮ ‬:ために
  • بی زَحمَت‬:bī‭-‬‬zahmat‮ ‬:ご面倒ですが~してください、どうぞ
  • بیمارِستان‮‬:b‮ī‬mārestān‮ ‬:病院
  • پیشِ‮ ‬:p‮ī‬sh-e‮ ‬:~の前、所(に)
  • تَشَکّر کَردَن‮(‬اَز‮)‬‬:tashakkor kardan‮ ‬:感謝する
  • تِکرار کَردَن‮(‬را‮)‬:tekrār kardan‮ ‬:繰り返す、反復する
  • تَوَجّه کَردَن‮(‬بِه‮)‬:tavajjoh kardan‮ ‬:注意する
  • جَواب دادَن‮(‬بِه‮ - ‬را‮)‬:javāb dādan‮ ‬:答える、返事する
  • حَتماً‬:hatman‮ ‬:必ず、ちゃんと、たしかに
  • حَرف‬:harf‮ ‬:話、文字のアルファベット、言葉
  •  حَرفِ‮ ‬اِضافِه ‬:harf-e ezāfe‮ ‬:前置詞
  • حَرف زَدن‮(‬با‮ - ‬بِه‮)‬‬:harf zadan‮ ‬:話す
  • خواندَن‮(‬را‮)‬‬‬:khāndan‮ ‬:読む、歌う
  • خُودکار‬:khodkār‮ ‬:ボールペン
  • داخِلِ‬:dākhel-e‮ ‬:中の
  • ساختَن (را‮)‬‮‬:sākhtan‮ ‬:作る、建てる
  • سُؤال:soʿāl:質問
  • شِکل ‬:shekl‮ ‬:形、図形、姿
  • عَزیز‬:ʿaz‮ī‬z‮ ‬:愛すべき、最愛の人、貴重な
  • فَرش:farsh‮ ‬: 絨毯
  • لُطفاً ‬:lotfan‮ ‬:どうぞ(~して下さい)
  • لیوان‮‬:l‮ī‬vān‮ ‬:コップ
  • مَعنی کَردَن‮(‬را‮)‬ ‬:maʿnī kardan‬:訳す
  • مُوَفّق باشید:movaffaq bāsh‮ī‬d‮ ‬:ご成功を祈ります
  • مُوَفّق شُدَن‮( ‬بِه‮ -‬دَر‮ )‬:movaffaq be shodan‮ ‬:に成功する
  • نِشَستَن‮(‬دَر‮)‬:neshastan‮ ‬:座る
  • نِگَه داشتَن‮(‬را‮)‬ ‬:negah dāshtan‬:手に持つ、保護する、を止める、見張る
  • نَمَک‮ ‬:namak‬:塩
  • یاد گِرِفتَن‮(‬اَز‮ - ‬را‮)‬:yād gereftan‮ ‬:学ぶ、覚える