ペルシア語/第9課
Under construction
ペルシア語 |
---|
第9課
名詞の複数形(جمع)
現代ペルシア語においては人間、動物、物を問わず、すべてに(hā)をつけて複数を表すことができます。
كِتابها = ها + كِتاب
خانُمها = ها + خانُم
語尾が発音がしない(ه)の場合は(ها)を離して書きます。
خانِه ها = ها + خانِه بَچّه ها = ها + بَچّه 文語においては人間にان (ān)がしばしば用いられます。語尾が(و، الف)の場合、(الف)はیان(yān )になります。語尾が遐ゥ 発音しないه の場合、(ه)は گان (gān )になります。
آقایان = یان + آقا
دانِشجویان = یان + دانِشجو
گُرُسنِگان = گان + گُرُسنِه
- 名詞の前に基数詞を置くと名詞が複数形になりません。
مَن سِه ساعَت مُنتَظِرِ تو بودم.
「私は三時間貴方を待っていた。」
او دو روز پیش آمد.
「彼女は二日前ここに来ました。」
مَن سِه سال دَر ایران بودَم.
「わたしは三年イランにいました。」
- 形容詞の比較級と最上級 (صُفتِ بَرتَر و صِفَتِ برترین)
形容詞の比較級は形容詞 + ( tar ) で表します。کَم - کَمتَر
最上級には形容詞に( tarīn )をつけて表します。کَم - کَمتَرین
語尾が発音がしない(ه)の場合は(تر)を離して書きます。
خُوشمَزِه تَر = تر + خُوشمَزِه
قیمت این ماشین از آن ماشین گرانتر است.
「この車の値段はあの車より高いです。」
این ماشین از همۀ ماشین ها گرانتر است.
「この車はすべての車より高いです。」
این هُتِل بِهتَرین هُتِلِ تِهران اَست.
「このホテルはテヘラーンでもっともいいホテルです。」
副詞の比較級も同じように(ترー tar )で表します。
آن روز شوهرم از همیشه زودتر به خانه برگشت.
「あの日私の主人はいつもより速く家に帰りました。」
مینا از همه تندتر دوید.
「ミナーはみんなより速く走っていた。」
注意: 副詞に( ترین-tarīn )をつけてはいけません。
نِمونِهٔ جملِه
編集ادارهها امروز تعطیل هستند.
役所は今日は休みです。
دانشجویانِ زبانِ فارسی از ایران برگشتند.
ペルシア語の(を学んでいる)大学生はイランから帰ってきた。
تهران از شیراز بزرگ تراست.
テヘラーンはシーラーズより大きいです。
تهران از همهٌ شهرهایِ ایران بزرگتر است.
テヘラーンはイランのどの町より大きいです。
تهران بزرگترین شهرِ ایران است.
テヘラーンはイランでもっとも大きい町です。
این کتاب از بقیه بهتر است.
この本は他の本よりいいです。
تمرین ۱
編集پایان واژه با همخوان و واکه | پایان واژه با ه غیرملفوظ | جمع در ارتباط با جاندار | جمع در حالت اضافه |
صندلی + ها = صندلیها/صندلیها دانشگاه + ها = دانشگاهها/دانشگاهها این + ها= اینها/اینها آن + ها =آنها/آنها راه + ها =راهها/راهها تمرین + ها =تمرینها/تمرینها لباس + ها = لباسها/لباسها کفش + ها = کفشها/کفشها کلاس + ها =کلاسها/کلاسها |
مدرسه + ها = مدرسهها شماره + ها = شمارهها نامه + ها= نامهها بچّه + ها = بچّهها |
دختر + ان = دختران دانشجو + ان = دانشجویان مادر + ان = مادران مهمان + ان =مهمانان ایرانی + ان=ایرانیان دوست + ان =دوستان خواهر + ان=خواهران آقا + ان =آقایان برادر + ان =برادران پسر + ان =پسران |
کتابِ من = کتابهایِ من مهمانِ خارجی = مهمانانِ خارجی دوستِ برادرم =دوستانِ برادرم دانشجویِ دانشگاه = دانشجویانِ دانشگاه نامهٔ دخترم = نامههایِ دخترم دستِ من = دستانِ من صندلیِ اتاق = صندلیهایِ اتاق دانشگاهِ تهران = دانشگاههایِ تهران شاگردِ مدرسه = شاگردانِ مدرسه کلاسِ دانشگاه =کلاسهایِ دانشگاه |
کدام کلمه برای تویِ پرانتز مناسب است؟
مثال: در شهرِ ما سه (○ هتل -×هتلها) بود.
۱. در روز سه (ساعت - ساعتها) راه میرفتیم.
۲. (شاگرد - شاگردان) در کلاس هستند.
۳. قبلاً با دوستم در هفته سه (روز - روزها) صبحها در پارک می دویدیم.
۴. این دو (دانشجو - دانشجویان) هفتهٔ پیش درکلاس حاضر نبودند.
۵. (مهمان - مهمانان) آمدند.
۶. این سه (کتاب - کتابها) مالِ من است.
تمرین ۲
編集صفت برتر |
پایان واژه با همخوان بزرگ + تر= بزرگتر خوب + تر = بهتر کوچک + تر = کوچکتر سرد + تر = سردتر گرم + تر= گرمتر ارزان + تر= ارزانتر گران + تر = گرانتر نزدیک + تر= نزدیکتر دور + تر= دورتر مشکل + تر = مشکلتر قشنگ + تر= قشنگتر آسان + تر= آسانتر کم + تر = کمتر بیش + تر = بیشتر |
پایان واژه با ه غیر ملفوظ خوشمزه + تر= خوشمزه تر تازه + تر= تازه تر |
مثال: این لباس از آن لباس (قشنگ تر) است. < قشنگ >
۱. شیراز از تهران (———————————) بود. < گرم >
۲. امسال از پارسال (———————————) است. < سرد
۳. زبانِ فارسی از زبانِ انگلیسی (———————————) است. < مشکل
۴. مالِ من از مالِ بقیه (———————————) است. < گران
۵. این غذا از آن غذا (———————————) است. < تند
۶. قیمتِ این بارانی از آن بارانی (———————————) است. < بیش
تمرین ۳
編集مثال: به نظرِ شما، کدام راه بهتر است؟ < نزدیک > به نظرِ من ، این راه (نزدیکتر) است.
۱. به نظرِ شما، زبان انگلیسی مشکلتر است یا زبان فارسی؟ < آسان >
به نظرِ من ، زبان انگلیسی (———————————) است.
۲. به نظرِ شما، در میانِ شهرهایِ ایران، کدام شهر بهتر بود؟ < زیبا >
شهرِ اصفهان (———————————) بود.
۳. به نظرِ تو، برایِ مهمانیِ امشب، کدام لباس مناسبتر است؟ < قشنگ >
به نظرِ من ، این لباس (———————————) است.
۴. به نظرِ شما، در میانِ غذاهایِ ایرانی، کدام غذا بهتر است؟ < خوشمزه >
به نظرِ من ، خورشِ بادنجان (———————————) است.
۵. به نظرِ تو، کدام روز برایِ مهمانی مناسبتر است روزِ شنبه یا چهارشنبه؟ < خوب >
برایِ من روزِ شنبه (———————————) است.
تمرین ۴
編集مثال:< نزدیک >
این راه از همهٔ راهها (نزدیکتر) است.
این راه از همه (نزدیکتر) است.
این راه (نزدیکترین) راه است.
۱. < ارزان >
این هتل از بقیهٔ هتلها (———————————) است.
این هتل از بقیه (———————————) است.
این هتل (———————————) هتل است.
۲. < زیبا >
مریم از همهٔ دختران مدرسه (———————————) است.
در میانِ دخترانِ مدرسه، مریم از همه (———————————) است.
مریم (———————————) دخترِ مدرسه است.
۳. < مشکل >
این درس از همهٔ درسهایِ کتاب (———————————) است.
این درس از همه (———————————) است.
این درس (———————————) درسِ کتاب است.
۴. < خوب >
این فیلم از همهٔ فیلمها (———————————) است.
این فیلم از همه (———————————) است.
این فیلم (———————————) فیلمِ امسال است.
۵. < گران >
این هتل از همهٔ هتلهایِ دنیا (———————————) است.
این هتل از همه (———————————) است.
این هتل (———————————) هتلِ دنیا است.
تمرین ۵
編集گذشته | منفی گذشته | حال | منفی حال |
مَن بَرگَشتَم | بَرنَگَشتَم | بَرمی گَشتَم | بَرنِمی گَشتَم |
تُو بَرگَشتی | بَرنَگَشتی | بَرمی گشتی | بَرنِمی گشتی |
او بَرگَشت | بَرنَگَشت | بَرمی گشت | بَرنِمی گشت |
ما بَرگشتیم | بَرنَگشتیم | بَرمی گشتیم | بَرنِمی گَشتیم |
شُما بَرگشتید | بَرنَگشتید | بَرمی گشتید | بَرنِمی گشتید |
آنها بَرگشتند | بَرنَگشتند | بَرمی گشتَند | بَرنِمی گشتَند |
مثال: فرشته ساعتِ ده به خانه برگشت.
فریبا ساعتِ نه به خانه برگشت.
فرشته از فریبا (دیرتر) به خانه برگشت.
۱. مادرم ساعتِ شش به خانه برمی گشت.
پدرم ساعتِ هفت به خانه بر میگشت.
مادرم از پدرم (———————————) به خانه بر میگشت.
۲. من ساعتِ ده و نیم به کلاس آمدم.
آقایِ سوزوکی ساعتِ ده و ده دقیقه به کلاس آمد. او از من (———————————) به کلاس آمد.
۳. قیمتِ لباسِ من نه هزار تومان بود.
قیمتِ لباسِ مینا دوازده هزار تومان بود.
ولی لباسِ من از لباسِ مینا (———————————) بود.
۴. من در روز سه ساعت ورزش میکردم.
شایان در روز یک ساعت و نیم ورزش میکرد.
من از او (———————————) ورزش میکردم.
۵. قیمتِ کیفِ من یازده هزار تومان است.
قیمتِ کیفِ دوستم ده هزار تومان است.
کیفِ من از کیفِ دوستم (———————————) است.
تمرین ۶
編集مثال: به نظرِ من در میانِ دوستانِ تو، فریبا از همه (قشنگتر- قشنگترین) است.
۱. امسال از پارسال هوا (گرمتر - گرمترین) است.
۲. به نظرِ من، اصفهان (زیبا - زیباترین) شهرِ ایران است.
۳. به نظرِ من، این خورش از همهٔ خورشها (خوشمزه تر - خوشمزه ترین) است.
۴. تهران (بزرگتر - بزرگترین) شهرِ ایران است.
۵. او (بهتر - بهترین) شاگردِ مدرسه بود.
۶. این غذا از همهٔ غذاهایِ چینی (تندتر - تندترین) است.
۷. من چهار سال از شما (کوچکتر - کوچکترین) هستم.
گفتگو
編集شایان : سلام.
فرشته : سلام. خسته نباشی. چرا دیر آمدی؟
شایان : امروز کارم بیشتر بود.
فرشته : ما منتظرِ تو بودیم. چرا تلفن نکردی؟
شایان : ببخشید، وقت نداشتم. خیلی خستهام. فرشته : من از تو خسته ترم! از صبح تا الان کار میکردم.
شایان : بچّهها ساعتِ چند خوابیدند؟
فرشته : آنها چون خیلی خسته بودند امشب زودتر از همیشه خوابیدند.
شایان : حالِ لیلا چطور است؟
فرشته : امروز حالش واقعاً از دیروز بهتر بود ولی به مدرسه نرفت.
شایان : امروز هم سرش درد میکرد؟
فرشته : نه، درد نمیکرد. امروز تویِ خانه با دوستانش می دوید و خوشحال بود. برایِ لیلا امروز بهترین روز بود.
پاسخ پرسشها
編集تمرین ۱ - سؤال ۱. ساعت ۲. شاگردان ۳. روز ۴. دانشجو ۵. مهمانان ۶. کتاب
تمرین ۲ - سؤال ۱. (گرمتر) ۲. (سرد تر) ۳. (مشکلتر) ۴. (گرانتر) ۵. (تندتر) ۶. (بیشتر)
تمرین ۳ - سؤال ۱. (کوچکتر) - (کوچکترین) ۲. (سردتر) - (سردترین) ۳. (گرمتر) - (گرمترین) ۴. (ارزانتر) - (ارزانترین) ۵. (گرانتر) - (گرانترین) ۶. (نزدیکتر) - (نزدیکترین) ۷. (دورتر) - (دورترین) ۸. (مشکلتر) - (مشکلترین) ۹. (قشنگتر) - (قشنگترین) ۱۰. (آسانتر) - (آسانترین) ۱۱. (کمتر) - (کمترین) ۱۲. (بیشتر) - (بیشترین)
تمرین ۴ - سؤال ۱. (آسانتر) ۲. (زیباتر) ۳. (قشنگتر) ۴. (خوشمزه تر) ۵. (بهتر)
تمرین ۵ - سؤال ۱. (ارزانتر) - (ارزانتر) - (ارزانترین) ۲. (زیباتر) - (زیباتر) - (زیباترین) ۳. (مشکلتر) - (مشکلتر) - (مشکلترین) ۴. (بهتر) - (بهتر) - (بهترین) ۵. (گرانتر) - (گرانترین)
تمرین ۶ - سؤال ۱. (گرمتر) ۲. (زیباترین) ۳. (خوشمزه تر) ۴. (بزرگترین) ۵. (بهترین) ۶. (تندتر) ۷. (کوچکتر)
کلمه هایِ تازه
編集- اَرزان :emsāl :安い
- اِمسال :emsāl :今年
- اِمشَب :emshab :今晩
- بادِنجان:bādenjān :なす
- بَرگَشتَن(اَز - بِه):bar gashtan :戻る、家に帰る
- بَقیه:baqīye :残り、その他の者(物)
- بِهتَر:behtar :より良い
- بیش:bīsh:多い
- پارسال :pārsāl :去年
- تُند :tond :早い、速い、辛い
- خَستِه نَباشی:khaste nabāshī:おつかれさま
- دُنیا :donyā:世界
- دور:dūr :遠い
- دَویدَن :davīdan :走る
- دیر:dīr :遅く
- راه:rāh :道、方法、道のり
- راه رَفتَن:rāh raftan :歩く
- روز:rūz:日、昼間
- زیبا:zībā:美しい
- سال :sāl :年
- شاگِرد:shāgerd :生徒
- کار داشتَن(با):kār dāshtan :用事がある
- کار کَردَن(دَر):kār kardan :働く
- کَم :kam :少ない
- کوچک:kūtāh:小さい
- گِران:gerān :値段が高い
- مَدرسِه:madrese :学校、学院
- میانِ( دَر - بِه - اَز):mīyān-e :仲間の、まん中
- نَزدیک:nazdīk :近い
- هَمِه :hame :皆、すべて、全部
- وَقت :vaqt :時間
- وَقت داشتَن :vaqt dāshtan :時間(暇)がある